شیطنت های کودکانه
چند وقتی هست که میخوام براتون از شیطنت ها و بازیگوشی هاتون بنویسم ولی فرصت نمکنم ولی امروز ..... - البته بگم رها جون دیگه خانوم شده و با خواهرش خوب بازی میکنه اما بعضی وقتها بالاخره بچگی و هزار تا درد سر آوا جون هم که نگو خیلی شیطون شده و میخواد حرف , حرف خودش باشه هر چی هم بهش اخم میکنم تازه اون به من میگه چشام و نگا ........و وقتی هم که من میزنم الکی زیر گریه با اون لبای خوشگلش میگه نه عزیز دلم گیه نکن و کلی منو مورد لطفش قرار میده و با بوسه های خوشمزش لذت مادری رو در من صد چندان میکنه خدایا ممنونم از این همه لطف ؛ لطف مادر بودن - فرزند سالم داشتن خدایا زبونم از قدرت سپاس تو یگانه قاصر است . ...
نویسنده :
آزاده
15:44