باغ پرندگان
چند وقتی بود گه تصمیم داشتیم شما دو تا وروجک و ببریم باغ پرندگان بالاخره 17 مرداد 93 این کار رو انجام دادیم و من و شما دو تا شیطون و بابا و عمو مامانی رفتیم . بهتون خیلی خوش گذشته بو د مامانی هم زحمت کشید و با خودش براتون کلی تنقلات آورد من که فکر نمیکردم شما بعد صبحانه بتونید چیزی بخورید ولی سخت در اشتباه بودم چون نه تنها شما بلکه همگی کلی از خوردن لذت بردیم . اینجا درب اصلی باغ پرندگان بود و آوا خانم نششسته روی آقا شیر و یه نگاه عاقل اندر صفحه وقتی فضای سبز و این همه پله رو دیدن شروع کردن به پایین رفتن از پله ها اینجا هم رها جون از اون ژستهای نازش گرفت...
نویسنده :
آزاده
14:02